رقص عاشقانه ی تابوت و حجله

متن سخنرانی رضا دبیری نژاد در سومین همایش محرم و فرهنگ و مردم ایران


 پیش گفتار : سخن از رسمی ناشناخته است ، رقص حجله مراسمی دارد که ارزشهای نمادین ، صحنه ای ، زیبایی شناسانه و مردم شناسانه ، آنرا جلوه ای دیگر می دهد و شاید به لحاظ اجرا و نوع عمل و ارتباط و حضور در جریان سوگواری های دیگر ، بتوان آنرا منحصر به فرد دانست . . .  ادامه متن

تابوت و حجله در همه ی مناطق هرمزگان با تفاوتهایی اندک دیده می شود اما آنچه در پی خواهد آمد گذری ست بر شیوه ی اجرای آن درشهر بندرعباس ، که متاثر از دیگر مناطق و آکنده از همه ی گونه هاست .

گفتار :

خواهد میان شمس و قمر همسری دهد                                   خواهد زهره را به کف مشتری دهد

 آیین در ساختار خود آکنده از قداست هاست ، و قداست نیز از باور مقدس شکل می گیرد ، و زمان عنصری ست که در اتصال با رویدادهای بزرگ به قداست می رسد .

رقص حجله نیز از زمانی مقدس شروع می شود ، صبح تاسوعا به رسم هر ساله ، آنانکه خادمان اولیاء و نایبان برگزیده ی مردم ، یعنی متولیان حسینیه ها هستند ، تابوت ها را از حسینیه ها بیرون می آورند و از شهر خارج می کنند تا به سوی قدمگاهی که در باور مردم منطقه ، منسوب به حضرت علی (ع ) است ، ببرند . به اعتقاد اهالی این حرکت نمادین فرزند به سوی پدر و دیدار با اوست .بدینوسیله حرکت اولیاء تسلسل خود را می یابد و آنان که وارث نذر پدران هستند ، در قدمگاه به کار ساخت تابوت می پردازند و این آرزوی دیرینه در دل می پرورند که کاش چون قبیله ی بنی اسد بودند.

 درون حسینیه ، حجله نیز ، مراحل ساخت را همچون تابوت طی می کند ، اسکلت آن غسل داده و شسته می شود تا غبار سال پاک گردد ، آنگاه با پارچه ی سفید بر اسکلت کفن می پوشانند ، پس از کفن تنه را سیاهپوش می کنند . اینک مرحله ی رخت پوشی آغاز می گردد و شاید وجه تمایز عمده در ساخت حجله و تابوت نیز در این قسمت باشد . در نظر داشته باشیم نمای جانبی تابوتها محرابی و بر بالای آن گنبدی قوسی قرار می گیرد و رختهایی که بدنه ی آنرا می پوشاند ، رنگهایی تیره ترند . همچنین به لحاظ نقوش دارای فرمی ساده ترند حال آنکه حجله بزرگتر از تابوت است و شکلی مکعب مستطیل گونه دارد و رنگ پارچه ها شاد ، گونه گون و تزئینات بیشتری داراست .

تابوت را مردانی خاص زیر نظر پیری کهنسال می سازند . اما ساخت حجله معمولا بر عهده ی زنان است . مواد و ابزار ساخت تابوتها و حجله ها از نذورات عزاداران است که در اختیار متولیان قرار می گیرند . زنان ، هنر خود را در تزئینات سنتی چون گلابتون دوزی و زری دوزی برای تزیینات حجله به کار می برند ، تا در این سوگواری سهمی داشته باشند . پس از رخت بستن ، تزئینات آغاز می شود ، تابوت با آینه و برگ درختان بومی منطقه تزئین می شود اما تزئینات حجله مختلف بوده و در آن علاوه بر آینه ، از گل ، گلاب ، گلدان ، گلاب پاش ، خلخال و پارچه های گلابتون دوزی شده استفاده می گردد. بر بالای حجله گنبدهای هرم وار می سازند و یک ضلع آن ، پرده ای به عنوان در دارد. اما در تابوت ، این در ورودی ، در ضلع محرابی شکل است .

تابوت تا ظهر آماده شده و ساعتی بعد درگرمای هوا بر دوش تنی چند از عزاداران ، در میان تپه ها راهی آبادی می شود ، تحمل این گرما و این رنج راه ، بخشی از سوگواری ست . تابوت در آغاز آبادی برای شروع مراسم منتظر می ماند. ساخت حجله اما تا عصر تاسوعا ، همزمان با اجرای تعزیه در حسینیه به طول می کشد.

تعزیه طبق روال روزهای محرم تا غروب به پایان می رسد ، پس از اجرای تعزیه سیل عزاداران با علم ها ، نشانها و نمادهای دیگر به سوی انتهای آبادی می روند تا تابوت را به قتلگاه ( حسینیه ) بیاورند.

با ضربه های آغازین دهلها و نوای سوزناک سرنا ، تابوت مرگ در گاه نخستین شب عاشورا به حرکت در می آید ، علم های به سوی آسمان افراشته پیشاپیش عزاداران قرار می گیرند ، در پیش آنها تابوت بر دوش سوگواران در میان آبادی حرکت می کند . نوای سوگ سازها و دهلها در کوچه می پیچد ، خانه های سوگوار با نذرهای خویش به استقبال تابوت می روند ، در جای جای مسیر ، تابوت به رقصی ویژه در می آید و در این رقص مردمان به باورهای مقدس خویش از زیر تابوتها می گذرند تا به پیوند با مفاهیم نهفته در ناخودآگاه دور خویش درآیند. نقل ها و نذورات بر تابوت می ریزند . نکته ی جالب ، دگرگونی نواهای بومی به سوگواره با همراهی نوحه خوانی و سینه زنی است و شب را کاروان مرگ در بر می گیرد.

تابوت و کاروانیان برابر حسینیه می رسند ، حجله از حسینیه به استقبال تابوت بیرون می آید ، در محوطه ی حیاط حسینیه تابوت و حجله رو در روی هم گرداگرد علم ها می رقصند ، رقص مرگ و پیوند ، اما پیوند با چه ؟

پس از مدتی ، مردان نیت کرده ، جای خود را در زیر تابوت و حجله عوض می کنند تا در رقص و سوگ آنها شریک باشند و همه تلاش دارند تا خویش و فرزندانشان را در رقص از زیر تابوت و حجله بگذرانند ، مدتی بعد حجله و تابوت به خیمه گاه نمادین حسینیه می روند و با نوحه خوانی در حیاط ظاهرا زمان رقص حجله و تابوت می رسد اما حکایت آنها همچنان ادامه دارد….

…. گاه دیگر در نیمه شب ، تعزیه ی شب عاشورا که نسخه ی حنابندان قاسم است ، آغاز می گردد و تا نیمه های شب به طول می انجامد ، در برگزاری تعزیه ، شبیه قاسم بن حسن (ع ) در برابر حجله نمادین قرار می گیرد و در اوج شبیه خوانی ، زنان سینی های حنای نذرهایشان را در برابر شبیه قاسم قرار می دهند تا او با اشارتی از سر تبرک ، دستی در حنا بزند و زنان سینی های خود را پس بگیرند.

صبحگاه عاشورا، هیئت سوگواران در شهر به راه می افتد ، حجله و تابوت نیز در کاروان سمبلیک شبیه خوانان که در نقش اسراء بر شترها ، شبیه ذوالجناح ، شبیه نعش ، اطفال ، گهواره علی اصغر و اشقیاء هستند ، قرار می گیرند . حرکت کاروان به همراه هیات های دیگر ، در شهر تا ظهر به طول می انجامد تا دوباره به حسینیه باز گردند. چندی پس از ظهر ، تعزیه ی عاشورا و قتلگاه شروع می شود و واقعه ی نخست ، شهادتنامه قاسم است . با شهید شدن شبیه داماد کربلا ، حجله به میدان و نعش نمادین را در آن می نهند و با قرار گرفتن حجله در خیمه گاه اولیا، حجله را سیاهپوش می کنند .

با شهادت نمادوار هر کدام از شبیه خوانان اولیاء ، تابوت به شکل سمبل گونه به میدان وارد می شود و باز می گردد وبا اوج واقعه و شهادت شبیه امام حسین ( ع ) ، تابوت برای آخرین بار می آید تا نقش اصلی خود را بازی کند و نمادوار در غروب عاشورا پیشاپیش قرار گرفته و خیل عزاداران ، بر سر زنان ، شمع ها را برافروزند و شام غریبان را بسازند.

پس از شام غریبان ، تابوت و حجله می روند تا سال دیگر در نهانخانه ی حسینیه بمانند.

پس از گزارش نگاری مراسم ، بیان نکاتی چند لازم است :

۱- رقص حجله ، هر چند در ظاهر ، مراسمی ست که چند ساعتی پس از غروب تاسوعا انجام می پذیرد اما همانطور که قبلا نیز اشاره شد ، آغاز و پایان حکایت تابوت و حجله در این زمان نیست ، رقص حجله جدای از استقلال خویش به عنوان یک مراسم کامل ، یک حلقه از زنجیره ی آیین های عزاداری در این منطقه می باشد ، که عناصر نمادین را وارد محوطه ی اصلی یعنی تعزیه می نماید. از اینرو تاسوعا برگزیده می شود تا رقص حجله به حنابندان قاسم و فردا به شهادت او بپیوندد. همینجا در تمایز نقش حجله و تابوت از منظر تحلیل داستانی باید متذکر شد حجله تنها محدود به روایت قاسم است حال آنکه تابوت در عمل خویش وسیع تر می باشد و تمام شهدای کربلا را در بر می گیرد و نقش اتمام را در تمام شبیه خوانی ها بازی می کند.

۲- حضور و بهره گیری از عناصر بومی و برآمده از فرهنگ خاص منطقه به کثرت دیده می شود، از ابزار خاص چون خلخال ، آلات موسیقی و صنایع دستی منطقه تا رسم های محلی و سنتهای منطقه با دگرگونی حتی از شمایل شاد به قالب سوگواری در می آیند ، همچون نواهایی که اجرا می شوند و یا رسم هایی چون حنابندان .

 ۳- آیین، تجلی ادراک بشر از مفاهیمی است که دریافت اجتماعی آن به گونه ای دیگر ممکن نیست ، مفاهیم که در شکل انتزاعی و فرا مادی خود بار شهودی و فراتر از منطق عقلانی دارند و در جوامع سنتی که محور بر احساس اجتماعی ست ، آیین وسیله ای جهت انتقال مفاهیم اجتماعی و از نسلی به نسل دیگر است ، از اینرو در نگرش به آیین ها با کالبد شکافی ناخودآگاه جمعی جامعه که باعث شکل گیری و تکامل آیین گشته ، باید مفاهیم را از نگرش سنتی به شکل عقلانی ، تفسیر و تاویل نمود . نگرش به ظاهر بدون توجه به سرچشمه بنیادی و درونی جامعه و آیین های آن نمی تواند جوابگوی صحیح در بازشناسی مردم شناختی از فرهنگ عامه باشد. نکته مهمی که از رقص حجله باید گفت شاید پاسخی ست به برداشتهایی که در اطراف رسم های مربوط به روایت قاسم انجام می پذیرد.

« رقص حجله » و در واقع آیین حجله و تابوت را بهتر است آیین تفسیری قلمداد نماییم ، آیینی که به روایت و نقل نمی پردازد بلکه تفسیری آیینی از روایتهای کربلا انجام می دهد ، این موضوع را با تعمق در سمبل های مراسم می توان دریافت .

اگر در کالبد شکافی سمبلها ، مراسم ازدواج در منطقه را مورد نظر قرار دهیم ، در بخشی از آن در عصر روز قبل از عروسی ، خانواده داماد لباس عروسی را در رسمی با نام « ساخت بران » به خانه ی عروس می برند و شب حنابندان برگزار می کنند تا روز بعد نیز پیوند صورت پذیرد.

حجله نماد پیوند است ، کجاوه گونه ای که بار عشق را با خود دارد اما این پیوند سمبلیک است نه مادی .

از سویی حنابستن خود نشان مهیا شدن برای روز وصل است و این حنا به خون می ماند و روز وصل عاشوراست . غسل ، کفن پوشی ، رخت پوشی ، همه نشان است .نشان از مفاهیمی انتزاعی که روایت عاشورا را تفسیری عارفانه و عاشقانه در باورهای ناخودآگاه مردم منطقه می کنند.

۴– ارزش دیگر تابوت و حجله در ارتباط نسخ تعزیه و نقش نمایش و صحنه ای آن در شبیه خوانی ست.

سخن درباره ی رقص حجله بسیار است و توان و ادراک ما ساده و سطحی ، پس بیش از سخن کوتاه باید!

متن سخنرانی رضا دبیری نژاد در سومین همایش محرم و فرهنگ و مردم ایران – تهران – اردیبهشت ۷۸

ارسال مطلب : روشینا


FOLLOW PAGE JOIN CHANNEL