بلوک سبعه – ناحیه فارغان

در جانب مشرق (( فرگ )) ، درازی آن از فورخورج تا شمیل ، 12 فرسخ ، پهنای آن از فرسخی نگذرد ، محدود است از جانب شرق به نواحی رودان و احمدی و از سمت شمال به نواحی بلوک سیرجان کرمان و از جانب مغرب به ناحیه طارم و از طرف جنوب به ناحیه فین ، در آب و هوا از از هر جهت ضد ناحیه طارم است که آبش چون چشمه سلسبیل گوارا و هوایش طرب انگیز و نشاط افزا . و کوهستانش در زمستان از برف پوشیده می گردد و معیشت اهلش از باغستان دیمی و فاریابی باشد ، انواع درختان سردسیری به نیکویی یافت می شود و در قریه (( سیاهو )) و (( فرمورج )) نخلستان و درخت مرکبات زیاد می باشد و نارنگی این دو قریه ، در بزرگی و خوش طعمی از همه نارنگی های جای دیگر ، بهتر باشد و هر یک نارنگی به اندازه نارنج دو تایی و به وزن از 70 و 80 مثقال بگذرد . و قصبه این ناحیه را نیز (( فارغان )) گویند .

ادامه متن 

از 80 فرسخی بیشتر از شیراز و 26 فرسخ در جانب مشرق (( فرگ )) افتاده است و نزدیک به 300 درب خانه دارد ، همه را از خشت خام و گل و چوب ساخته اند و این ناحیه را 13 ده آباد باشد : ( فارسنامه ناصری – فسائی _ چاپ سوم – انتشارات امیرکبیر – 1353 ) آشکارا : 4 فرسخ در جانب مغرب (( فارغان )) است . بخون : فرسخی جنوب (( فارغان )) است . چاپن : ( جایپن ) : 5 فرسخی مغرب (( فارغان )) است . زره کان : 6 فرسخی مغربی (( فارغان )) است . سیاهو : 4 فرسخ بیشتر در جنوب (( فارغان )) است . سیرو : 6 فرسخ مغرب (( فارغان است )) است . شمیل : 6 فرسخ و نیم میانه جنوب و مشرق (( فارغان )) است . فارغان : همان قصبه این ناحیه است . فر خورج : 6 فرسخ و نیم میانه جنوب و مشرق (( فارغان )) است . ماشاری : 7 فرسخ و نیم میانه جنوب و مشرق (( فارغان )) است . نساء : 2 فرسخ مغربی (( فارغان )) است . بنا بر تاریخ شفاهی و نقل اقوال ، مطالبی را که شنیده ام بیان می کنم . رئیس غریب شاه از نامور کلانتران فارغانات بوده است . رفیع الدین پدر غریب شاه کلانتر سیرمند و دایی وی از کلانتران فارغان به شمار می رفت . نورالله برادر کلانتر رفیع الدین سمت ریاست تفنگداران برادرش را به عهده داشت . بنا بر روایت مشهور ، در این وقت ، نصیر خان و علی خان لاری مقتدر ترین خان بلوک سبعه ، طارم را با جنگ تصرف کرد . ناصر معتضد از نوادگان رفیع الدین ، کلانتر سیرمند نقل می کند : نورالله به تشویق و توطئه نصیر خان و علی خان ، برادرش رفیع الدین را دستگیر و زندانی می کند . اینک نورالله کلانتر خود خوانده سیرمند ، رشید نامی از تفنگچیان برادر را به سمت رئیس تفنگداران خود بر می گزیند . با پا در میانی ریش سفیدان منطقه ، کلانتر نور الله به پاس ماه مبارک رمضان – برادر را از زندان آزاد می کند . اما در پنهان رشید را مامور کشتن رفیع الدین می نماید .در یک طرح از پیش ساخته شده ، رفیع الدین با تفنگ رشید کشته می شود . رئیس نورالله برای رفع اتهام از خود و سرپوش نهادن بر قتل برادر ، رشید را به گناه برادر کشی به قتل رساند . حامیان و نوکران رفیع الدین ، زن باردار وی را به نیت نجات از دسیسه های بیشتر نورالله ، فراری داده وی را به خانه کل ابو تراب پدر بزرگ غریب شاه می برند .دیگر بار ، نصیر ان لاری و علی خان به کمک آقا علی کلانتر فارغان رئیس نورالله را با دسیسه از پای در آوردند . فرزند زن باردار کسی جز غریب شاه نبود . کل ابوتراب کلانتر فین و پدر بزرگ غریب شاه ، نوه اش را برای گرفتن انتقام پرورش داده بود . غریب شاه در چهارده سالگی همراه تعدادی تفنگچی که پدر بزرگش در اختیار او قرار داده بود ، راهی سیرمند می شود تا املاک پدرش رفیع الدین را باز پس گیرد . کشاورزان سیرمند پس از مقداری چانه زدن اموال رفیع الدین را به فرزندش مسترد می دارند . و وی را به کلانتری سیرمند بر می گزینند . در این احوال ، آقا علی کلانتر فارغان و حاجی آباد به توطئه نصیر خان لاری کشته شد و اموالش به غارت رفت . غریب شاه از فرصت های پیش آمده به خوبی استفاده می نماید و قلمرو اقتدارش را به سیرمند و فارغان و بخوان گسترش می دهد . غریب شاه با زنان متعددی که می گیرد از هر ناحیه و روستایی – بر حوزه اختیاراتش می افزاید . غریب شاه در سالهای آخر عمرش نابینا شد و پزشکی اماراتی به معالجه اش پرداخت . کلانتر پس از بهبودی تنها یک سال دیگر و یعنی در هفتاد سالگی در گذشت . غریب شاه به دلیل تعدد زنان ، فرزندان زیادی داشت از جمله : رفیع الدین ، عبدالکریم ، عبدالجلیل ، عزیزالله ، امان الله و شکرالله ، بعد از مرگ غریب شاه رفیع الدین به کلانتری فارغانات رسید . در زمان کلانتری رفیع الدین ، در حدود 1290 ، علی خان منصب کلانتری احمدی را داشت . بنا بر اقوال ، غلامحسین خان فرزاد پسر خاله رفیع الدین سمت نمایندگی علی خان را در فارغان داشت . میان رفیع الدین و کلانتر فارغانات غلامحسین خان کدورت کهنه ای بود ، هر چند به ظاهر صلای دوستی با هم را می زدند .اما سرانجام این دشمنی پنهان یا دوستی پر از تزویر به خون نشست .غلامحسین خان فرزاد ، رقیب را به میهمانی به قلعه میمند که خانه اش بود دعوت کرد . فرزاد در کمال ناباوری ُ رفیع الدین و یازده نفر تفنگ چی همراهش را به قتل رسند . و در همین زمان علی خان کلانتر مشهور احمدی می میرد ، غلامحسین خان فرزاد جای او را می گیرد ، و زن علی خان را به همسری خود در می آورد . رئیس عبدالکریم از فرزندان ، رئیس غریب شاه ، کلانتر توانایی بود که با نهایت قدرت مدت سیزده سال بعد از قتل برادرش کلانتر فارغانات بود و ضمنا طی حکمی از جانب ابراهیم خان قوام الملک شیرازی والی فارس – در سال 1304 شمسی ، به عنوان ضابط و مامور دولت حفظ انتظامات محال سیرمند ، سیاهو و جائین منسوب گردید ( ر.ک سند شماره 2، صفحه 88 ) ظاهرا این تفویض و انتقال قدرت بعد از مرگ صولت السلطان کلانتر طارم انجام می گیرد . بنا به گفته ناصر معتضد ، علاوه بر آن چه گفته شد ، عبدالکریم به کلانتری طارم و حتی تا منطقه فین را در دست می گیرد . از طرف رئیس عبدالکریم ، آقا محمدرضا کیوانی مامور حفظ و اداره قلعه حاجی آباد شد . کیوانی ، آخرین فردی بود که از طرف کلانتر فارغانات برگزیده شد ، زیرا ظاهرا از آن پس ، این ساخلوهای ژاندارمری و گروهبانان این نیروی ملی بودند که عهده دار آرامش و امنیت قلعه حاجی آباد شدند .

شهر سبز

حسن عباس پور در آگاهی

شجره نامه کلانتران فارغانات

رفیع الدین

شکرالله              امان الله                  رفیع الدین              عزیز الدین            عبدالکریم          عبدالجلیل              

              ابوالفتاح                       غریب شاه

                                                     علی کیوان پور        ناصر معتضد        منظر معتضد         جلوه

 

 


FOLLOW PAGE JOIN CHANNEL