یادداشت “جشنواره طنز ققنوس” به قلم کورش سلمانی

هرمزگانی دات نت، میناب را با هر نامی میتوان شناخت از انبه و یاسمین و خرما و اب و قلعه  و بام و هنرش گرفته تا خشکسالی و بی آبی  و فروچاله هایش ، ورودی فرهنگسرای شهید بهشتی را که بالا میرویم به سرازیری سالن تئاترش میرسیم از کجای هنر میناب بگویم از احترام و ادب و نزاکت و مهر هنرمندانش یا از صداقت بازی و اجرا و متن و موسیقی اش تاتر در میناب واقعا به معنی ناب و اصلی خودش برای مردم است تاتر میناب را مردم میسازند و مردم اجرا میکنند تئاترمیناب از قلب پاک مردمانش میزند بیرون و ریشه ی این هنر در پوست و استخوان هنرمندانش کاملا هویداست .
هنرمندان مینابی در طنز ققنوس شعبده بازی میکنند و ساعتها با دل و جان تماشاگران را به وجد می  اورند هنرمندان میناب سالن را مثل بمبی هسته ای منفجر میکنند نمیدانم این همه انرژی را دراین  زمانه ی دردناک  نامراد امروزی از کجا می اورند نمیدانم این همه شور را چگونه کشف میکنند نمیدانم این همه عشق را چگونه ضبط کره اند کسی نمیتواند منکر صداقت ناب اجرا متن بازی و موسیقی میناب شود کسی را نمیتوانی در تاتر میناب پیدا کنی که تو را با عشق همراه نکند و صحنه را فارغ از ژست های اوانگاردی و پست مدرنیسم برای تو در عالی ترین شکل ممکن محشر صغری نکند  به پاس پاکدلی و عاشقانه های میناب به پاس محبت و مهربانی میناب به پاس اعجاز هنر میناب به پاس تکریم کرامت انسان در سالن تاتر میناب و به پاس قلبهای شور انگیز بازیگران جشنواره طنز ققنوس میناب باید ساعتها در هوای یاسمن و انبه و لیموو هنر میناب یک نفس هوای عشق را نفس کشید و برای تداوم این حرکت بزرگ شیدایی کرد هنرمندان مینابی تو را شیدا میکنند و روحت را با لبخند اشتی میدهند دست تک تک دستندرکاران  این حرکت عاشقانه را باید بوسید و گوش و چشممان را باید خوب باز کنیم وببینیم و بپرسیم چرا سالن تئاتر میناب همیشه تماشاگر دارد ؟

من که جز عشق و صداقت مردم میناب به هنر چیزی نیافتم.

یادداشت : کورش سلمانی / فعال تئاتر استان هرمزگان


FOLLOW PAGE JOIN CHANNEL